بچه که بودم غروبها تَرکِ موتورِ پدر میرفتم مسجد آیت الله بهجت. اونموقعها طلبهها و مردمِ عادی راجع به آخرالزمان و علائمش زیاد از این پیرمرد سوال میپرسیدن و موضوع شرایط قطعی و احتمالیِ نزدیک ظهور هفتهای چند بار بصورت مکتوب یا شفاهی از ذیل توجهمون عبور میکرد. یه نقل قولی هم از آیتالله بهجت وجود داشت که گفته بود ما پیرمردها نه، اما جوانان احتمالاً شاهد ظهور خواهند بود. در خاطرم هست که همونموقع با ذهنِ بچگانهی کنجکاوِ خودم اینطور تحلیل میکردم که شرایطی که میگن هنوز هیچیش وجود نداره؛ نه پرچمِ سیاهی هست نه خبری در شامات. شرائط فرهنگی و فکری هم مشکلاتی داشت اما به خصوصیاتِ فجیعی که روایات میگفتند نبود. تحلیلِ واقعگرایانهی طُفولیتم این بود که تا این مسیرِ طولانی طی بشود سالها بلکه دههها زمان لازمه و احتمالاً آیتالله بهجت و شاگردانِ نخبهی درس خارجش اشتباه میکنن.
امروز در آستانهی بیست و هشت سالگی که بیشتر و کنجکاوانهتر احادیثِ این موضوع رو مطالعه و بواسطهی درس و کار مسائل جهان رو دنبال و سعی بر تحلیل میکنم، با تطبیقِ روایات و اتفاقی که در حال رخداده، میبینم اوضاعِ همه چیز خیلی سریعتر از اون چیزی که فکر میکردم تغییر کرده درحالیکه من هنوز موی سفید هم ندارم. آیتالله بهجت و روایاتِ شیعه در پیشبینی شرایط سیاسی و فرهنگی جهان موفق بودن. مطابق ِ همین نرخِ صحّتِ پیشبینیهای روایات شیعه، مسیرِ ظهورِ مهدیِ فاطمه (ع) خیلی واقعی شروع شده.
نوید خوشنام
- ۰۳/۱۲/۱۸